سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آن سوی خیال
" باران می بارد به حرمت کداممان؟ نمی دانم! من همین قدر می دانم باران صدای پای اجابت است و خدا با همه جبروتش دارد ناز می خرد پس نیاز کن "
لینک دوستان

عذرت خواهی کردن یه بهمنی همیشه به این معنا نیست که من اشتباه کردم و تو حق داشتی... ؛
گاهی معذرت خواستن به این معناست که     :
"
خُب دیگه خــــَــــــــــــــــــــــــــفه شو ادامه نده "
بهمنی ها اعصاب اعصاب جر و بحث ندارن !!!!!!!!!!!!

 

اصولا بهمنی ها از هیچ کس بدشون نمیاد و هیچ کس از نظرشون بد نیست مگر اینکه خلافش ثابت بشه!

 

همه در نظر یه بهمنی برابرن اما اگه از کسی خوششون بیاد از هیچ کاری براش دریغ نمی کنن. عشق یه بهمنی خاصه. عاقا تهش اینکه الکی بلد نیستن برای کسی زبون بریزن...

 

بهمنی ها اصولا خوششون نمیاد کسی تو کارشون فضولی کنه و بخواد سر از کارشون دربیاره...........
تا زمانی هم که نخوان هیشکی به هیچ وجه نمیتونه بفهمه...
پس خواهشا وقت خودتون رو تلف نکنین، اینقد هم رو اعصاب ما راه نرین میزنیم لهتون میکنیم...!!!!!!
آری... یه همچین آدمایی هستیم ما بهمنی ها...!


[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 6:41 صبح ] [ سیما ]
درباره وبلاگ

نه مرادم، نه مریدم، نه پیامم، نه کلامم، نه سلامم، نه علیکم، نه سپیدم، نه سیاهم، نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی… نه آنگونه که گفتند و شنیدی، نه سمائم، نه زمینم، نه به زنجیر کسی بسته و نه برده دینم. نه سرابم، نه برای دل تنهایی تو جام شرابم. نه گرفتار و اسیرم، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم، نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم. نه جهنم نه بهشتم، نه چنین است سرشتم. این سخن را من از امروز نه گفتم نه نوشتم، بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم: حقیقت نه به رنگ است و نه بو، نه به های است و نه هو، نه به این است و نه او، نه به جام است و سبو. گر به این نقطه رسیدی به تو سربسته و در پرده بگویم، که کسی نشنود این راز گهربار جهان را. آنچه گفتند و سرودند … تو آنی خودِ تو جان جهانی، گر نهانی و عیانی. تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی، تو ندانی که خود آن نقطه عشقی! تو خود اسرار نهانی. همه جا تو… نه یک جای، نه یک پای… همه ای، با همه ای، همهمه ای. تو سکوتی… تو خود باغ بهشتی، تو به خود آمده از فلسفه چون و چرایی، به تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی. در همه افلاک بزرگی… نه که جزئی… نه چون آب در اندام سبوئی… خود اویی به خود آی تا به در خانه متروکه هرکسی ننشینی و بجز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل و وصل بچینی…. ................................................................ سیما هستم... ماییم و نوای بی نوایی، بسم الله اگر حریف مایی:)
برچسب‌ها وب