• وبلاگ : آن سوي خيال
  • يادداشت : کل کل شاعر زنـــ و مــــرد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

     

    آقايم ! آخر تا كي بايد دعاهاي فرجم را نذر نگاههايي كنم كه به سوي جمكرانت خيره مانده اند ؟ تا كي بايد در حسرت غروب جمعه ثانيه ها را خسته كنم؟ حتي نفس ها و تيك تاك هاي ساعت هم انتظار را فرياد مي زنند . پس كي مي آيي؟

    هر گاه مي خواهم از تو بنويسم نا خود آگاه بغض قلمم مي شكند و اشك هايش را به من مي سپارد تا شايد بتوانم واژه ي انتظار را مفهوم دهم.اما افسوس كه او هم از خجالت آب مي شود زمان پير شده قرن عصا بدست گرفته ! آقاي من پس كي مي آيي؟