سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آن سوی خیال
" باران می بارد به حرمت کداممان؟ نمی دانم! من همین قدر می دانم باران صدای پای اجابت است و خدا با همه جبروتش دارد ناز می خرد پس نیاز کن "
لینک دوستان

من یک دختـــــــر ایــــرانـــیـــــم
بــــــــدان "حــــــوای" کسی نـــــمی شــوم که به "هــــــوای" دیگری برود....
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد........
روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده شده و احســـــاس نام گرفته...
ارزان نمی فروشم....
دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد.....
بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش..

فقط برای خودم هستم!

من؟!

چه دو حرفیه وسوسه انگیزیست، این من!

نه زیبایم، نه مهربانم، نه عاشق و نه محتاج نگاهی...!

فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست.

فقط برای خودم هستم... خوده خودم! مال خودم! صبورم و عجول! سنگین، سرگردان، مغرو، قانع، با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگی زیاد!

و برای تو که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی را، هیچ ندارم، راهت را بگیر و برو..... حوالی ما توقف ممنوع.


[ یکشنبه 92/1/25 ] [ 11:8 صبح ] [ سیما ]
درباره وبلاگ

نه مرادم، نه مریدم، نه پیامم، نه کلامم، نه سلامم، نه علیکم، نه سپیدم، نه سیاهم، نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی… نه آنگونه که گفتند و شنیدی، نه سمائم، نه زمینم، نه به زنجیر کسی بسته و نه برده دینم. نه سرابم، نه برای دل تنهایی تو جام شرابم. نه گرفتار و اسیرم، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم، نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم. نه جهنم نه بهشتم، نه چنین است سرشتم. این سخن را من از امروز نه گفتم نه نوشتم، بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم: حقیقت نه به رنگ است و نه بو، نه به های است و نه هو، نه به این است و نه او، نه به جام است و سبو. گر به این نقطه رسیدی به تو سربسته و در پرده بگویم، که کسی نشنود این راز گهربار جهان را. آنچه گفتند و سرودند … تو آنی خودِ تو جان جهانی، گر نهانی و عیانی. تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی، تو ندانی که خود آن نقطه عشقی! تو خود اسرار نهانی. همه جا تو… نه یک جای، نه یک پای… همه ای، با همه ای، همهمه ای. تو سکوتی… تو خود باغ بهشتی، تو به خود آمده از فلسفه چون و چرایی، به تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی. در همه افلاک بزرگی… نه که جزئی… نه چون آب در اندام سبوئی… خود اویی به خود آی تا به در خانه متروکه هرکسی ننشینی و بجز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل و وصل بچینی…. ................................................................ سیما هستم... ماییم و نوای بی نوایی، بسم الله اگر حریف مایی:)
برچسب‌ها وب